پرسش از ماهیت هنر، حقیقت اثر هنری و منشاء و سرآغاز هنر از حمله مهم­ترین پرسش­ هایی است که فلسفه­ ی هنر باید به آن­ها پاسخ دهد. هایدگر، به عنوان فیلسوف مدرن، از دریچه­­ ی فلسفه­ اش به هنر نیز نگاه می­کند. فلسفه­­­ ی او به دنبال اعاده­ ی پرسش از وجود است و نگاهش به هنر نیز از این زاویه است که نحوه ­ی وجود اثر هنری را بررسی کند: هنر، یک جنبه ­­ی چیز بودن دارد و یک جنبه­ ی اثر بودن. تفسیر کدام جنبه ما را به ذات اثر هنری نزدیک می­کند؟ هایدگر دائما از خود سوال می­کند و مطالب را رفت و برگشتی پیش می­برد. به همین دلیل گاهی به نظر می­رسد پاسخی داده نشده چون راه حل سوال حاضر، نقض پاسخی است که به این سال منجر شده. تو گویی متن بیشتر از این که مجموعه­ ای از جواب­ها باشد، مجموعه­ ای از سوالاتِ پرداخته شده است: رابطه ­ی اثر هنری با دنیای اطراف چگونه است؟ اصلا آیا چنین رابطه ­ای وجود دارد؟ یا باید وجود داشته باشد؟ حقیقت و اثر هنری چه نسبتی دارند؟ این­ها نمونه­ ای از سوالاتی هستندکه این یادداشت در تلاش است بر اساس فصل کار هنری و حقیقت از کتاب «زبان و شعر و اندیشه­ ی رهایی» اثر مارتین هایدگر پاسخ دهد.