زیرزمین

۱۶ مطلب با موضوع «زیرزمین» ثبت شده است

قدم های اول

ممنونم که صبورانه قدم های اولِ من در آبرنگ رو نگاه می کنید. منتظر باشید به جاهای خوبی برسم:)

فعلا مشکلم اینجاست که قلموها و آبرنگ قبلیِ خودم کمی حسودی می کنن. نگرانن که با ورود این تازه واردها جاشون گرفته بشه. چه طور بفهمونم بهشون که همچو خبرایی نیست؟ 

 

اتاقک

۲۶ فروردين ۹۶ ، ۱۶:۲۸ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
Hurricane Is a little kid

در همش گیسوان چون معما

ایشون اسم شون «یو وی دبلیو اکس وای زی» می باشد!

uvwxyz

هدف اولیه ی کسانی که این مجموعه رو ساخته اند، این بوده که صفحات مختصات هرچند بُعدی رو به نوعی شبیه سازی کنند. از «XYZ» که همون دستگاه مختصات سه بُعدیِ خودمونه شروع می شه و هر بار تعداد صفحاتی که باهم برخورد دارن بیشتر می شه تا این جا که شش صفحه با هم برخورد می کنن. اون اولیه همون دنیای سه بعدی خودمون رو می خواد نشون بده و طبق قاعده زاویه ی بین صفحاتش نود درجه س. باز هم طبق قاعده وقتی این XYZ داره تبدیل می شه به WXYZ این زاویه ی نود درجه ای باید همچنان حفظ بشه که بشه بهش گفت «مدل مختصات چهار بعدی» اما نمی دونم چرا آدما نمی فهمن که ما توی یه عالم سه بعدی زندگی می کنیم و خب معلومه که هیچ اریگامی سازی -هر قدر هم حرفه ای- نمی تونه کاری کنه که چارتا صفحه در این عالم در یک نقطه با هم برخورد کنن و زاویه ی بین همه شون نود درجه باشه. اه. جای ایراد گرفتن نداره که! اصلا همین ایده اونقدر فوق العاده هست که فرصت نمی شه به این فکر کنی که این واقعا صفحه ی مختصات پنج بعدی نیست. بابا، همین که زاویه ی بین صفحاتش مساویه خودش خیلی نیست؟!

حالا بچه ی منو این طوری نگاش نکنید. ایراد داره، حوصله نکردم درستش کنم. اون آبیه که تَکه و جلوست باید بره جای اون زرده که اون پشته و در امتداد دوتا آبیای دیگه ست. مهم نیست حالا.

۲۰ فروردين ۹۶ ، ۲۱:۴۶ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Hurricane Is a little kid

نوید :)

قراره عیدی بگیرمش ^_^

در درجه ای از خرکیف بودن قرار دارم که قابل تصور نیست!

آبرنگ جدیدِقدیمی

نمیدونم؛ ولی شاید این آبرنگی که زمانی محبت بسیاری دریافت کرده و چیزای فوق العاده ای کشیده، بتونه تجربه های خودشو با من هم به اشتراک بذاره. هوم؟ ترجیح میدم باور داشته باشم که وقتی چیزی قدیمی میشه، کم کم درش روحی به وجود میاد که میتونه با آدم حرف بزنه. مثل یه یوکای. مثل خونه های قدیمی. مثل مادربزرگا.

۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۷:۰۹ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Hurricane Is a little kid

دقیقاً قدم اول

مثل بچه ی دوساله ای که تازه دستش را به لبه ی مبل می گیرد و با هزار زحمت بلند می شود؛

مثل بچه ی دوساله ای که هنوز راه رفتن یادنگرفته میخواهد بدود؛

مثل بچه ی دوساله ای که هرچند با سر زمین خورده، اصلا ناراحت نیست؛

دوست دارم تمام دنیا آبرنگ هایم را ببینند، تمام دنیا.

 

water color

۰۲ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۴۲ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Hurricane Is a little kid

در به یاد آوردن آدم افتضاحیم

باید بشینم یه عالمه ازینا بکشم هر دفعه که همه ی زندگیم جامونده خونه و قراره برم انقلاب کافه بشینم و یه دوستی -هر دوستی- صد تومن تو دستم میچپونه و برام تاکسی هم میگیره بهش بدم.

 

water color

 

۰۵ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Hurricane Is a little kid

تو در دل یک جوانه سرسبز بمان



 

 

اینجا همیشه این شکلی نبوده. خب، الانم این شکلی نیست. مثل این می­مونه که از سنگ در حال افتادن عکس گرفته باشم.

 

۲۸ آذر ۹۵ ، ۲۰:۴۰ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Hurricane Is a little kid